تله پاتی پدیدهای روانی است که در آن بین ذهنها ارتباط برقرار میشود. چنین ارتباط روانی تلپاتیکی شامل افکار، ایدهها، احساسات، حس ها و حتی تصاویر ذهنی میشوند. در جوامع قبیلهای مانند Aborigines استرالیا، تله پاتی به عنوان استعدادی انسانی پذیرفته شده، در حالی که در جوامع پیشرفته باور مردم بر این است که تله پاتی توانایی خاصی است که مختص اصل تصوف و افرادی است که قدرتهای ذهنی دارند. با این که تله پاتی از لحاظ علمی ثابت نشده، اما این قابلیت به طرز روبه رو رشدی در پژوهشهای روان شناسانه مورد مطالعه قرار میگیرد. از تله پاتی همچنین به عنوان خواندن ذهن هم یاد میشود.
تله پاتی را می توان پدیده ای ذهنی تعریف کرد که از ارتباط مستقیم میان ذهن با ذهن رخ می دهد، ریشه کلمه «تله پاتی» از کلمه یونانی تله به معنای دور و پاتی به معنای وقوع گرفته شده است، تله پاتی برای اولین بار توسط محقق فرانسوی «فردریک» در سال 1882 بیان شد، وی همچنین از بنیانگذاران انجمن تحقیقات روانی در دنیا بوده است.
ارتباط افکار با یکدیگر یک پدیده است که در آن؛ افکار، عقاید، احساسات و تصاویر ذهنی وجود دارد. توصیف تله پاتی یا همان «دو هم اندیشی» به صورت جهانی در نوشته ها، افسانه ها، روایات قومی دیده می شود، حتی در جوامع قبیله ای استرالیا، تله پاتی به عنوان قوه ذهنی و استعداد فکری پذیرفته شده است. اما در جوامع پیشرفته اعتقاد بر این است که توانایی ویژه ای است که متعلق به عارفان و فیزیکدان ها می باشد که در عصر معاصر تحقیقات زیادی توسط فیزیکدانان انجام گرفته که گواه این موضوع است که علاقه به تله پاتی شروع دوره هیپتوزیم بود، همچنین دانشمندان با انجام آزمایش های بسیاری روی افراد انگلیسی و آمریکایی کشف کردند که تله پاتی جزو پدیده هایی است که در حوزه مغناطیسی قرار می گیرد.
تاریخچه تله پاتی
Telepathy از عبارت یونانی، tele به معنای دور یا با فاصله و path به معنای وقوع یا احساس گرفته شده است؛ پس تله پاتی در واقع یعنی دریافت احساسات از فاصله. این عبارت در سال 1882 توسط محقق و روانشناس فرانسوی به نام Fredric W.H. Myers بنیانگذار انجمن تحقیقات و روانشناسی (SPR) استفاده شد. او براین باور بود که عبارت تله پاتی بهتر از اسامی که قبلا استفاده می شدند این پدیده را توصیف میکرد.
تئوری ها درباره تله پاتی
اگرچه درطی قرون تئوریهای مختلفی برای توضیخ تله پاتی بیان شده اما هیچ کدام قطعیت و جامعیت مناسب را ندارند و تله پاتی هم همانند دیگرپدیده های روحی فراتر از زمان و مکان است. فیلسوف یونان باستان از تئوری های موج و سلولی برای توضیح آن استفاده میکند. در قرن 19 یک شیمیدان و فیزیکدان به نام William Crookes بر این باور بود که تله پاتی بر پایه امواج مغزی شبه رادیویی است. بعدتر در قرن 20 دانشمند شوروی به نام L.L.Vasilies نظریهی الکترومغناطیس را عنوان کرد. روان شناس آمریکایی به نام Lawrence Leshan اظهار کرد که هر فرد واقعیت شخصیتی خودش را دارد و اصل تصوف و ذهن کارها از بقیه متفاوتاند که همین هم به آنها اجازهی دسترسی به اطلاعاتی را میدهد که در اختیار دیگران نیست. در جمع بندی، تله پاتی هم مانند دیگر شکل های پدیده های روانی پیچیده بوده و تست کردن آن به روش سیستماتیک دشوار است. به اندازه ی کافی شواهد منطقی وجود دارند که بتوان وجود این پدیده را اثبات کرد، اما اندازه گیری آن با مشکل مواجه است. این پدیده به طور خیلی نزدیک پیوسته به حالات عاطفی هر دو فرد فرستنده و گیرنده مرتبط است به همین دلیل تکرار نتایج تجربی دراین زمینه کار دشواری است. عوامل نگرشی هم بر این پدیده اثرگذارند و بالاترین حد امید محققان این است که در آزمایشات شرکت کنندگانی حمایت گر و پذیرنده داشته باشند تا بتوانند نتایج مشابهای را در آزمایشات بگیرند.
آیا تله پاتی اکتسابی ست؟
اگر این قدرت ذهنی را بشناسید، حتما برای به دست آوردن آن مشتاق می شوید. اما از خود می پرسیم، آیا تله پاتی و قدرت برقراری ارتباط میان دو ذهن اکتسابی است و می توان آن را به دست آورد، یا این که چنین قدرتی را حین تولد با وراثت همراه داریم؟
محققان پاسخ می دهند که تله پاتی قدرتی ست که هم می تواند بر ذهن افراد به صورت ناخودآگاه سوار بوده و بدون داشتن پیش آگاهی، چنین قدرتی داشته باشند و هم این که قابل کسب می باشد.
اما هر آن قدر که افراد دارای قدرت ذاتی تله پاتی از این نیرو بدون اراده ی خویش استفاده می کنند، برای به دست آوردن آن اراده ی قوی و ممارست طولانی نیاز است.
تغییرات فیزیکی همراه با تله پاتی
زمانی که تله پاتی بین دو فرد انجام می شود، فرستنده و گیرنده هر دو تغییرات فیزیکی را نیز تجربه می کنند. این تغییرات فیزیکی ممکن است آن قدرها محسوس نباشد که خود فرد نسبت به آن ها آگاهی داشته باشد، اما مشاهدات چنین چیزهایی را ثابت کرده اند. طبق نتایج تحقیقات صورت گرفته، فردی که از ذهن خود، افکار یا احساساتی را به سمت ذهن دیگر ساطع می کند، گردش خون سریع تری داشته و حجم خون در رگ های منتهی به مغز وی افزایش می یابد. فرد گیرنده یعنی شخصی که پیام ذهنی را دریافت کرده نیز تغییرات مغزی (البته گذرا) از خود نشان می دهد.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.