مدیتیشن, موسیقی

موسیقی به عنوان زمینه‌ای برای مدیتیشن

موسیقی مدیتیشن

 

موسیقی یک محرک زیبا و قوی است که شدیدا بر اعماق وجود ما اثر می‌گذارد. به کمک آن انواع احساسات در انسان ایجاد می‌شوند. گاه خاطرات بسیار کهن در ذهن بیدار می‌گردد و شنونده در دنیاهای درونی متفاوتی قرار می‌گیرد. موسیقی سریع‌تر از انواع دیگر هنرها می‌تواند موجب تغییراتی در خلق و خوی انسان بشود و یا وضع و حالت مجمع و محفلی را تغییر دهد. اثرات آن را از مبتذل تا متعالی می‌توان گسترش داد. انواع مختلف آن، آثار متفاوتی به بار می‌آورند.

مارش‌های موسیقی می‌توانند عده‌ی زیادی از انسان‌ها را برای قبول و اجرای یک فرمان یا یک پیام آماده کنند. آهنگ‌هایی که در معابد هند برای انجام برخی از مراسم مذهبی به کار می‌روند و به آن‌ها موسیقی مقدس گفته می‌شود، با آنچه که به عنوان موزیک آرام در فروشگاه‌ها و رستوران‌ها شنیده می‌شود، متفاوت است. این آهنگ‌ها یک احساس آرامش و خواب‌آلودگی به افراد می‌دهد و ضمنا توجه آنها را به پیام‌هایی که در بین آنها پخش می‌شود، جلب می‌نماید. به هر حال ظرفیت تاثیرگذاری آهنگ‌های موسیقی بر روی حالات فیزیولوژیک ما بسیار متنوع و پر قدرت است. بنابراین از موسیقی می‌توان به صورت منبع الهام‌بخش پر قدرتی برای انجام مدیتیشن استفاده کرد.

 

موسیقی

 

نحوه اثرگذاری موسیقی بر وجود ما در پرده‌ای از راز قرار گرفته است. ترکیبی از تداخل ضربه‌ها، طنین‌ها، ریتم‌ها و صدای سازهای ضربی، معمولا جریانی از صداها را ایجاد می‌کنند که می‌توانند اثرات بسیار پر قدرتی بر روی وجود ما از خود به جا بگذارند. برای آن که از موسیقی لذت ببریم، نیازی نیست تا از مکانیسم آثار آن اطلاع داشته باشیم.

موسیقی می‌تواند به صورت زمینه و محملی برای نازک‌خیالی‌ها، تفکرات دور و دراز و دریافت‌های معنوی ما قرار بگیرد. اگر از موسیقی به عنوان منبعی برای مدیتیشن استفاده کنیم، در ما یک احساس آزاد شدن و سبک شدن از فشارهای درونی به وجود می‌آید. از آهنگ‌های موسیقی به صورت‌های کاملا متفاوتی می‌توان برای انجام مدیتیشن استفاده کرد.

گاهی تنها برای ایجاد حالت آرامش و ریلکس شدن از آن استفاده می‌شود. گاهی از همنوایی موسیقی و اسلاید برای تقویت و تشدید تاثیرات بینایی و ایجاد حالت مناسب‌تر برای توجه و قبول در زمینه‌ی پیام‌های موجود در تصاویر بهره گرفته می‌شود. از سویی دیگر گاهی برای احساسات متعالی و دریافت و استنباط حال و هوای بهتر از آن استفاده می‌گردد. این تغییر حال با طیف گسترده‌ای از انواع موسیقی‌ها صورت می‌گیرد که از موسیقی کلاسیک تا آهنگ‌های راک را شامل می‌شود. به تعبیر دیگر، از موسیقی سنتی گرفته تا موسیقی الکترونیکی می‌توانند در این زمینه کاربرد داشته باشند.

برخی از موسیقی‌ها از آغاز به صورت‌های طراحی شده و پیشرفت پیدا کرده‌اند که هدف آنها تغییر در میدان و سطوح آگاهی بوده است. این نوع موسیقی جزئی از تشریفات و مراسم معنوی و روحانی گسترده‌تر بوده در واقع جزئی از میراث‌های فرهنگی به شمار می‌روند. برای مثال در هندوستان همیشه موسیقی حالتی مقدس و روحانی داشته است. این گونه موسیقی‌ها همیشه همراه با حرکات موزونی ارائه می‌گردند که اکثرا بیانگر داستان‌هایی اساطیری هستند.

مجموع آثار سمعی و بصری هند یک حالت شبیه مدیتیشن را در حضار به وجود می‌آورد. از نوای ممتد یا صدای ناله مانندی که از کشیده شدن آرشه بر روی سیم ساز برمی‌خیزد، اثری بر روی روان آدمی به جای می‌ماند که کاملا شبیه به اثری است که از صدای ممتد قسمت پایانی مانتراها ایجاد می‌شود. بدون شک قوی‌ترین آثاری که برای پیدایش تغییرات شدید روحی به آن نیاز هست، از طریق ضربه‌های وارده به سازهای بادی و طبل‌ها حاصل می‌شوند. در این میان ریتم و آهنگ‌هایی که به صورت مشابه تکرار و تکرار می‌گردند، بیشتر آثار روان‌گردانی را دارا هستند.

شاید این ریتم‌ها مستقیماً بر روی سیستم عصبی خودکار اثر می‌گذارند. گاملان به عنوان ارکستر سنتی جزیره بالی بسیاری از حکایات و افسانه‌های اساطیری را به نمایش می‌گذارد. چیزی شبیه به آن در برخی از سنت‌های نمایشی ژاپن هم به چشم می‌خورد. نویسنده قرن دوازده ژاپن به نام زیمی درباره این موسیقی گفته است: «این موسیقی برای آن ساخته و پرداخته شده تا گوش و شنوایی ضمیر را باز کند»، این آهنگ‌ها اثرات بسیار شدیدی بر روی روح آدمی دارند. این آثار هنری باقیمانده سنت‌های نمایشی یک سلسله مراسم معنوی است که تمام فضا و مراسم آنها در گذشته، مشابه با حالات مدیتیشن بود.

 

مدیتیشن

 

کاربرد موسیقی یک پیشرفت مدرن و بسیار دل‌انگیز در زمینه یک هنر قدیمی به شمار می‌آید. چیزهای بسیار زیادی در این زمینه وجود دارند که شایسته است به قسمت‌هایی از آنها اشاره شود. هر چند تمام این دریافت‌ها بر اساس احساس بوده، ولی این مسئله از ارزش و اهمیت آنها نمی‌کاهد. برای پاره‌ای از قطعات موسیقی آثار درونی ویژه‌ای متصور شده‌اند. در عصر ما موسیقی درمانی در پزشکی مورد استفاده قرار می‌گیرد. اثر موسیقی در خلق و خوی آدمی کاملا به اثبات رسیده است. برای مثال ثابت شده که 2 قطعه از آثار موزارت می‌توانند به صورت کاملا موفقیت‌آمیزی در ایجاد آرامش و ریلکس بودن موثر واقع شوند.

یکی از آثار بارتوک حالت تحریک و خشمی در آدمی به وجود می‌آورد که بعدا بر اثر رویت و شهود، تخلیه و برطرف می‌گردد. یکی از آثار برامس برای تقویت و تشدید احساس‌های درونی مورد استفاده قرار می‌گیرد، در حالی که یکی از آثار باخ احساس واقع‌گرایی و تبعیت از عقل سلیم را در آدمی تشدید و تسهیل می‌کند. این ارتباطات بسیار با معنی و بحث برانگیزند. چه نیروهایی در برخی از قطعات موسیقی وجود دارند که می‌توانند بلافاصله آثار روحی و معنوی خاصی را در شخص بیدار یا تشدید کنند؟ در فیزیک، موسیقی را نوعی ارتعاش می‌دانند، ترکیبی از انواع صداها، ارتعاشات متفاوتی را به وجود می‌آورند.

یک دانشمند آلمانی به نام ارنست کلادنی در قرن هجدهم بر روی صفحات فلزی مقداری شن نرم ریخت و متوجه شد که بر اثر صدای نت‌های متفاوت ناشی از لرزش سیم‌های ویولون در مجاورت شن‌ها، طرح‌ها و شکل‌های متفاوتی بر روی این صفحات شکل می‌گیرند. او متوجه شد که قسمت‌های خاصی از صفحات فلزی در مقابل انواع خاصی از نت‌ها به ارتعاش درمی‌آیند و بر اثر حرکت آنها، ذرات شن به قسمت‌هایی از صفحه فلزی که در مقابل آن نت بی‌خاصیت و ساکت هستند رانده می‌شوند.

این تحقیقات توسط یک دانشمند دیگر به نام هانس جنی در زوریخ تعقیب شد. او هم می‌خواست به کمک دیسک‌های فلزی اثرات ارتعاشی موسیقی را مورد بررسی قرار دهد. او در مقابل نت‌های مختلف موسیقی، اشکال هندسی متنوعی مانند دوایر متحدالمرکز، انواع خطوط، ستاره‌های پنج ضلعی، سطوح شش ضلعی و منحنی‌های مارپیچی را مشاهده کرد. حتی موقعی که صداها با شدت بیشتری ایجاد می‌شدند، اشکال متفاوتی به وجود می‌آمدند. گاهی اشکالی که در سطح صفحه فلزی ایجاد می‌شد با آنچه که در میان چند صفحه فلزی ایجاد شده بود تفاوت داشت. در اینجا نوعی تضاد وجود داشت که نشان می‌داد که موسیقی در سطح و عمق تاثیر متفاوت دارد. جنی معتقد بود که علاوه بر ارتعاشات متعارف، فرکانس‌های متفاوتی هم در اصوات موسیقی وجود دارند که این امواج ناشناخته، آثاری غیر قابل پیش‌بینی به وجود می‌آورند.

او رشته جدیدی از علوم به نام سیماتیک را بنا نهاد که به اعتقاد خودش رابطه ارتعاشات با مواد را بررسی می‌کرد. او همچنین با ادامه تحقیقاتی که انجام می‌داد، به اختراع دستگاهی به نام تونوسکوپ نایل آمد که می‌توانست معادل تصویری اصوات را نشان دهد. او که به کشف بسیار اعجاب انگیزی نایل آمده بود، متوجه شد وقتی به صورت صحیحی مانتر «اوم Aum» تلفظ شود، یک شکل دایره‌ای تشکیل می‌گردد که انواع اشکال دیگر هندسی نیز در آن به وجود می‌آید. با بیان دیگر مشخص شد که تلفظ صحیح این مانتر، موجب می‌گردد تا یانترای معادل آن شکل بپذیرد. اگر تلفظ ساده یک صدا چنین تصویر پیچیده و بدیعی به وجود میآورد، بنابراین از ترکیب انواع سازها و اقسام گوناگون وسایل موسیقی چه اشکال پیچیده‌ای تشکیل می‌شوند؟

به صورتی طبیعی موسیقی باعث ایجاد حرکات خاص موسیقی و یا حتی دست زدن ساده، تمایل برای انجام برخی از حرکات موزون جسمی در افراد ایجاد می‌گردد. اصولا حرکات موزون جسمی یک انعکاس طبیعی و عادی بشر در مقابل آهنگ‌های موسیقی است، هر چند برای این توصیف دلایل قانع کننده‌ای وجود ندارد. از سوی دیگر هنوز برخی از انواع حرکات آهنگین جسمانی وجود دارند که در معابد هندی با احترام و قداست فراوان اجرا می‌گردند. در سکوت پر ابهت معابد، این حرکات معادل با انواعی از عبادات عرضه می‌گردند. این سنت‌ها یادآور زمانی است که برخی از نقال‌ها یا داستان‌سراها به کمک حرکات دست خود و استفاده از موسیقی با مهارت و استادی به بهترین صورتی افسانه‌های اساطیری را برای بینندگان مشتاق و مبهوت خود به معرض نمایش می‌گذاشتند.

 

مدیتیشن

 

هنوز در برخی از کشورهای آسیایی افسانه‌های اساطیری مانند جنگ بین قوای خوب و بد از جمله جنگ بین نور  و ظلمت را با این حرکات موزون نمایش می‌دهند. بسیاری از داستان‌ها بدون نیاز به سخن به بیننده منتقل می‌گردند. این حرکات برای خود فرد و دیگران نوعی مدیتیشن به حساب می‌آیند. برای ارائه این کارهای هنری ظریف و دقیق دوره آموزشی بسیار سخت و طولانی لازم است. برای مثال در جزیره بالی دختران از سن هفت سالگی تحت تعالیم سخت و توان‌فرسا قرار می‌گیرند.

هنوز در بسیاری نقاط جهان از طریق این حرکات موزون، بسیاری از سنت‌ها و میراث‌های فرهنگی گذشته حفظ شده‌اند. در برخی از کشورهای جهان و در روزهای خاصی از سال، این مراسم در قالب فستیوال‌های بزرگ و در حضور صدها هزار تماشاچی با تشریفات خاصی صورت می‌گیرند و جزئی از جاذبیت توریستی و مظاهر فرهنگی این اقوام به حساب می‌آیند. در سایر ماه‌های سال، قسمتی از این مراسم برای مشاهده گروه‌های کوچک‌تر از جمله جهان‌گردان عرضه می‌شوند.

در جریان این مراسم نوعی حالت بیخودی و تغییر در سطوح آگاهی صورت می‌گیرد که مشابه با حالات مدیتیشن به شمار می‌آیند. برخی از گروه‌های مدرن یا سنتی در عصر ما کوشش می‌کنند تا از حرکات موزون و هماهنگی جسمی که در برخی از فرهنگ‌ها به عنوان حرکات مقدس از آنها یاد می‌شود، برای انجام مدیتیشن استفاده کنند.

دایره همیشه شکلی ثابت در حرکات موزون گروهی بوده است. روش خیلی ساده است. فردی که در این حلقه‌ها وارد می‌شود، گویی در مدیتیشن وارد شده است. در یک حالت غیرمتعارف و متحول شده از آگاهی، این افراد خود را جزئی از این حلقه‌ها می‌پندارند. گویی آنها خود را مانند سیاراتی می‌دانند که در نظام کیهانی در اطراف خورشیدی تابان و درخشان می‌چرخند. جدیدا در مصر با کمک انبوهی از نقوش برجسته سنگی و نقاشی‌هایی که از چند هزار سال قبل به یادگار مانده، این حرکات همنوای گروهی باستانی بازسازی شده‌اند.

 

موزیک مدیتیشن

 

در مراسم هندیان، این داستان‌ها بیشتر نمایانگر روابط انسان‌ها و خدایان می‌باشند. حرکات موزون دراویش چرخان، بهترین نمونه‌ای است که می‌توان از آن برای انجام مدیتیشن استفاده کرد. این دراویش برای مدت‌ها چنان به دور خویش می‌چرخند که به نظر می‌آید سیاره‌ای در گرد محورش به حرکت درآمده است. در این شرایط حالاتی متعالی در آنها صورت می‌گیرد که اکثراً به حالات کولاپس جسمی می‌انجامند. این حرکات که گویی در آن به ترسیم آفرینش می‌پردازند، نمایانگر اهمیت و ابهت یک زندگی و نمادی از وحدت توام با طیران عارفانه است.

برای هر فردی پیدایش یا انجام مدیتیشن در حال انجام این حرکات موزون مقدور است. در این شرایط بین جسم، روان و روح هماهنگی بیشتری به وجود می‌آید. شایسته است که برخی از افراد جستجوگر از این روش‌ها هم بهره بگیرند و اشکال نوینی از مدیتیشن را پایه‌گذاری کنند.

برگرفته از کتاب مدیتیشن «طریقت باطنی»، نوشته‌: نائومی هامفری